اینجا چراغی روشن است

آزادی های یواشکی-قسمت اول: تز و آنتی تز

دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۵ ب.ظ


هر چه آمدم راجع به این مساله -تا کامل شدن اطلاعات و تحلیلم- چیزی ننویسم، نشد. این موضوع علیرغم غرغرهای منتقدانِ مسیح علینژاد، که آن را جنجالی بیهوده، دامن زدن به کلیشه ها و پرداختن به حاشیه تلقی می کنند،  اتفاقا موضوع بسیار مهمی است که باید از سوی آنها که دغدغه ی دین و فرهنگ دارند مورد تحلیل و بررسی های دقیق اجتماعی و تاریخی قرار بگیرد. مطلبی که اینجا می خوانید تنها یک طرح مساله و چه بسا طرح یک کلیشه باشد!


این روزها هر وقت صفحه ی یاهو را باز می کنم باید منتظر انتشار خبری از دختران ایرانی در آن و در ادامه در روزنامه های غرب و شرق باشم؛ خبرهایی که خیر نیستند...!

بحث بدحجابی و این روزها حجاب اجباری به تقدم و تاخر مسئله شده اند. بهتر است اول تعریفی از مساله اجتماعی داشته باشیم. مساله اجتماعی پدیده یا موضوعیست که با ارزش ها و هنجارهای جمع قابل توجهی از مردم مغایرت دارد، قابل رفع یا اصلاح است و این جمع از مردم به دنبال رفع یا اصلاح آن هستند.

حال برگردیم به دو مساله فوق. اولی که تقریبا از زمان انقلاب تا به حال مساله ی عده ی زیادی از مردم و از آن مهم تر مساله ی دولت و قدرت بوده است. چرا می گویم مهمتر؟ چون در بحثِ مساله ی اجتماعی ساختار و جایگاهِ مردمی که یک موضوع را تبدیل به مساله می کنند، تعیین کننده تر از تعدادشان است. در تمام این سالها حکومت اسلامی ایران و شمار بسیار زیادی از مردم بدحجابی را مساله می دانسته اند و به طرق مختلف(و شاید هم یک طریق در قالبهای مختلف!) سعی کرده اند آن را اصلاح کنند.

حال نتیجه ی این تلاش های سی و چندساله، مساله شدن حجاب است! یعنی دقیقا شکل گرفتن یک آنتی تز در مقابل یک تز! اگر تا دیروز دولتمردان و مردم ایران بدحجابی را مساله می دانستند امروز تعداد قابل توجهی از مردم ایران به علاوه ی قدرتی به نام افکار عمومی (که ابزار عظیمی به نام رسانه  را در اختیار دارد) حجاب اجباری(و در واقع حجاب را) مساله می دانند.

حال سوال اینجاست که چگونه می توان گسترش این دو دسته گی ها را متوقف کرد یا لااقل کاهش داد؟ چطور می توان از نفوذ این آنتی تز در بطن جامعه جلوگیری کرد؟ وقتی که در یک جامعه تعریفمان از مسائل اجتماعی با هم متفاوت است، چطور می توان به حل مساله اندیشید؟ حالا گیریم که نظریه ی ماتریالیسم دیالکتیک(که معتقد است تز در برابر آنتی تز قرار می گیرد و از دیالکتیک و تضاد بین این دو سنتز(انقلاب-جامعه ی جدید) شکل می گیرد) مردود اعلام شده باشد؛ لااقل مساله را باور کنیم، قضیه را فقط هوچی گری های مسیح علینژادی و توطئه های غرب و... نپنداریم! و دل خوش نکنیم به پایانِ خوشِ عدل وعده داده شده. چرا که صاحب ِ همان عدل وعده داده شده فرموده است : ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم...

ضمن اینکه "پذیرفتن مساله قدم بزرگی در حلِ مساله است"!


+ موضوعی که در این مورد ذهن مرا به خود مشغول داشته، این است که مطابق آیات قرآن و سخنان بزرگانی چون شهیدبهشتی و استادعلی صفایی حائری وظیفه ما(پیامبر(ص) به عنوان مصداق و به تبع آن جانشینان آن حضرت و شیعیان ایشان) فراهم کردن زمینه است برای انتخاب فرد بین خیر و شر؛ و نه تلاش برای تغییر دادن آدمها و مومن کردن شان. اما گویی در تمام این سالها ما به جای آگاهی بخشی و تلاش برای فراهم کردن بستر، به فکر مومن کردن همه ی آدم های این جامعه بوده ایم... .


  • .:.چراغ .:.

نظرات  (۱۴)

  • حیاط خلوت
  • خب من هم اظهار نظر بکنم دیگه حالا تا اینجا اومدم
    فکر میکنم همون کلمه ی زمینه است که روش اختلاف هست . زمینه رو بسته به اینکه چی تعبیر بکنید ، خیلی اختلاف میفته . زمینه سازی میتونه حجاب اجباری هم باشه برای تعالی افراد .

    قبول دارم باید صورت مسئله رو قبول کرد ، اما صورت مسئله چی باشه هم مهمه .

    +تز و آنتی تز رو که خودتون گفتید مردود دیگه من اشاره نمیکنم :)
    پاسخ:
    خب ممنون از نظرتون
    همین دیگه... موضوع اینه که سر زمینهه توافق حاصل نمی شه.






    ...؟؟؟

     «کابوس رحمتی»

    «توی این اردوگاه حزب الهی بازی نداریم و اگه دست از پا خطا کنید سرو کارتون با منه نه با عراقی ها.»

    ....

    http://baketab.blog.ir/post/13

    باس بشینیم در این مورد درس حسابی صحبت کنیم...میام بعد امتحانا..اختصاصی واسه بحث سر این.
    فعلا بانو...
    یاحق
    پاسخ:
    خیلی ام خوب  :)
    انشالا موفق باشی
    حق نگهدارت
    با سلام
    ممنون از اینکه به ما سری زدید...
    پاسخ:
    سلام
    خواهش می کنم
    سلام...
    اعیادتون مبارک...

    امام حسین علیه السلام:

    یَا ابْنَ آدَمَ، إنَّما أنْتَ أیّامٌ، کُلَّما مَضى یَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُکَ.
    اى فرزند آدم، بدرستى که تو مجموعه اى از زمان ها و روزگار هستى، هر آنچه از آن بگذرد، زمانى از تو فانى و سپرى گشته است (بنابراین لحظات عمرت را غنیمت شمار که جبران ناپذیر است).

    نهج الشّهادة: ص 346
    پاسخ:
    سلام. تشکر
    عید شما نیز هم مبارک

  • در مسلخ عشق
  • سلام نظراتم در مورد مطلب پری هست.
    من این فیلم رو ندیدیم و نه تعریف شنیدم ام از دیالوگ مشتاق شدم ببینمش ، موضوعش چیه؟؟؟
    ضمنا با مطلب احترام به همسر به روز هستم خوشحال میشم دیدگاهتان در مورد مطلب بدونم.
    پاسخ:
    سلام
    این فیلم مضمون عرفانی داره.
    "پری" تحت تاثیر برادران بزرگترش "اسد" و "صفا"، دنبال کشف و شهودِ منتها بدون پیر و مرشد و از طریق یک کتابِ سلوکِ قدیمی که مسیر اسد و صفا رو هم تغییر داده
    اسد به خاطر افکار عرفانی خاصی که داره تاب ِ زندگی کردن رو نمیاره و خودکشی می کنه و صفا هم به یه روستای دور افتاده پناه می بره. این وسط فقط داداشی(کوچکترین برادر پری) راه میانه و درست رو انتخاب می کنه. یعنی در حالیکه در متن جامعه حضور داره عارف هم هست و کشف و شهود هم داره. تو یه سکانس به پری میگه : یه مرشد به من یا داد که چجوری *سرم تو کار باشه و دلم با یار* (فک کنم بهش میگن عرفان عملی).
    داداشی سعی می کنه پری رو که داره بیراهه ی دو برادر قبلی رو پی می گیره به راه درستِ معنویت و عرفان بکشونه
    ارزش دیدن رو داره. حتما دانلودش کنید.
    http://baketab.blog.ir/post/12
    پاسخ:
    بله قبلا رویت شده 
    سلام فاطمه جان
    ممنونم که به این موضوع فکر کردی.
    اینها اصولا تزشان همین است،برای بی جوابی هایشان آنتی تز طرح میکنند.
    اما این فقط طرح بچث بود.
    آخرش که چی؟
    اینطور که تو میگویی باید امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کنیم..
    به نظرت گفتن اینکه خانم مویت را تو کن و ...این مشکلات را بوجود آورده..؟
    دو پست دارم راجع به امر به معروف و نهی از منکر.در فهرست وبلاگم پیدا میکنی ..
    دوست دارم نظرت را راجع بهشان بدانم..
    یاحق

    پاسخ:
    سلام عزیزم
    آنتی تز رو به نظر من اونا مطرح نمی کنن. آنتی تز داره اتفاق می افته و اونها بهش دامن می زنن

    اگر راهکاری سراغ داشتم الان اینجا نبودم گل ِ من :)))
    خب گفتم که طرح بحثه فقط. فعلا همین از دستم براومده
    یکی از  ویژگی های امر به معروف اینه که بدونیم اثر داره. در سطح فردی اگر احتمال اثر بدیم، خب باید باشه .
    اما تو حوزه اجتماعی، گشت ارشاد که مثلا مصداق امربه معروف و نهی از منکر بود چه کرد؟ شما خودت با گشتِ ارشاد موافقی آیا؟

    نه!به نظر من امربه معروف دلیلش نبوده. اتفاقا اگر امربه معروف به معنای واقعی کلمه در قالب درست وجود میداشت الان به اینجا نمی رسیدیم.
    ما قالبهای درستی انتخاب نکردیم.
    رود خوانی...

    http://baketab.blog.ir/post/12 

    "....باری،چنان که پیداست ،می خاست بی کم وکاست 

    مجنون بیافریند..............لیلا بیافریند....................."
    خداوندا
    قلبی نیرومند عطا فرما که هیچ نوع فکر ناشایستی نتواند آنرا ناتوان سازد٬
    دلی شکست ناپذیر عطا کن که هیچ مصیبتی نتواند آنرا خسته نماید.
    باطنی پاک و راست ببخش که هیچ نوع خیال فاسد و ناشایستی نتواند آنرا از راه بدر برد.
    و نیز ای خداوند مرا فهم بده تا ترا بشناسم٬
    وقت عطا کن تا ترا جستجو کنم
    و
    حکمت تا ترا بیابم و وفاداری تا در نزد تو بمانم. 
                                                                       آمین
    پاسخ:
    ممنونم از این دعای قشنگ
    اما کاش نظرتونو در مورد مطلبم می گفتین

  • خارج ازچارچوب
  • خودمُ خیلی ما قبل نظر دادن میدونم.ولی وسط این هیاهوی آزادی‌های یواشکی و ما نگرانیم که همه‌شون پر سر و صدا ولی گذران...یه خلاء بزرگ رو حس می‌کنم.هرکدوم از دو جناح خیر و شر صرفا ابزار مخصوص خودشون رو دست گرفتن و تیتر وار تلاش میکنن برای کوبیدن هم.یه عده هم موج سواری میکنن.هرکدوم فقط شعار میدن.سطحی حرف و تیتر میزنن.اگر هر دو بشینن پای گفتگو و مباحثه هیچ حرف عمق‌دار و جونداری ندارن بزنن برای رد همدیگه...جز فحاشی و مرگت باد و نفرین بر تو.
    خلاءی که وجود داره نبود فضای آزاداندیشیه.معمولا کسانی از مردم که درست‌تر می‌اندیشن خودشون رو قاتی هیاهوها نمیکنند...
    پاسخ:
    سلام
    ماقبل ِ نظر دادن؟ چرا؟!
    راستش منم علاقه ای به هیاهو راه انداختن ندارم.
    ولی معتقدم اگه خودمون یه گوشه نشینیم راجع بهش حرف نزنیم خیلی ضرر کردیم...
    این موضوع یه چاله ست که تا وقتی پر نشه امثال علینژاد می تونن چاهش کنن. وقتی هم که چاه بشه کار از کرسی های آزاد اندیشی
     که ابزار پیشگیری بود میگذره. الان به نظرتون چاهِ یا چاله؟
    سلام ....
    مطلبتون قشنگ بود واقعا ....
    نظرات هم عالی بود ....
    خوشحالم که جوونای آگاهی دوروبرم هستن .....
    ...
    مااز جای دیگه ای داریم میخوریم.....
    وخدی تمام تسهیلات دولت برای ازدواج میشه 3 تومن وام اونم بعد از هزاری دوندگی....نباید بیشتر از این انتظار داشت.....
    وخدی هیچ کس نیست حتی حرف دل من جوون رو گوش کنه .....
    وخدی کسی نیست حرف دل اون خانمی که سنش روز به روز داره میره بالا و خبری از خاستگار نیست ....گوش کنه .....
    بیشتر از این نمیشه انتظار داشت........
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    منظورتون "نظر" بود دیگه؟ :)
    اوووووه از مشکلات مربوط به ازدواج حرف نزنید که مثنویِ...
  • پریشان نویس
  • اقا من این نظرو خدم تو وبلاگ مجنون گذاشتماااا!
    ازون جام کپی کردم اینجا
    :دی
    پاسخ:
    لا اِشکال :)
  • پریشان نویس
  • البته ناگفته نماند که مساله ی حجاب و فرهنگ آن در مملکت ما از اساس مشکل دارد
    از اول سقلمه زدیم اقا حجاب!خانم حجاب!طرف هم برای اینکه سقلمه نخورد حجاب را رعایت کرد!اما دیگر نگفتیم حجاب برای چه؟فقط گفتیم حجاب!
    این شد که کم کم غول ساختند از حجاب برای زنان و دختران ما و بعدش هم ترغیبشان کردند که شاخ غول را بشکنند!با ازادی های یواشکی
    مشکل از خودمان است
    چرا به جای اشاعه ی اصل فرهنگ حجاب باید تظاهرات راه بیندازیم که مرگ بر بد حجاب و بی حجاب؟
    حجاب جز اصول دین ما نیست!وقتی در مورد اصول دین مان کوتاهی میکنند و کوتاهی میکنیم،انتظاری در مورد مساله ی حجاب نیست...
    یک نگاه به خودمان بیندازیم بدنیست...
    چند مثال برایتان بزنم که دختر صرفا برای ازدواج حجاب خود را حراج کرده؟
    وقتی نه شغل مناسب،نه ارزش دهی مناسب،نه بسترمناسبی برای ازدواج جوانان فراهم کرده ایم،دیدن همچین اتفاقاتی دور از انتظار نیست!
    حالا هی بیایید بگویید مرگ بر بی حجاب!هی گشت ارشاد راه بیندازید!این مساله اساسی است...راه حلش هم اساسیست...
    هروقت بسترها را متعادل ساختیم،ملزومات را فراهم کردیم،
    ذهن ها را بارور کردیم برای اطلاعات،ان وقت حق داریم برای بی حجابی حکم بدهیم!


    majno0on.blog.ir
    پاسخ:
    سلام

    شدیدا باهات موافقم
    به قول دوستان توی این سالها همش سلبی برخورد کردیم. اینم نتیجه ش
    من صاحب نظر نیستم اما نظر شخصیم اینه که از اول انقلاب اگر میگذاشتند آروم آروم زنها به حجاب روی بیارن خیلی بهتر بود. اول حجاب رو اجباری کردن بعد شروع کردن به (مثلا) فرهنگ سازی. دقیقا برعکس کاری که غرب با زن ها کرد! اول کلی زمینه سازی کرد و با ایدئولوژی هایی که هیچ پشتوانه ی محکمی نداره حجاب رو در ذهنشون کمرنگ کرد و حالا خیلی زن ها مثل موم توی دستش هستن! البته ما قرار نبوده مثل غرب زن ها رو برده ی ایدئولوژی مون کنیم. قرار بوده زمینه مناسب برای انتخاب آزادانه شون رو فراهم کنیم که نتونستیم.
    پدیده ای به اسم گشت ارشاد هم که چنان داغی رو تنِ فرهنگ حجاب گذاشت که سالها طول می کشه التیام پیدا کنه!
    اما مسئله اینه که الان چه میشه کرد؟
    کار از پیشگیری گذشته و باید فکر درمان بود. اما نه درمان های گشت ارشادی!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی