اینجا چراغی روشن است

چراغ ها را من خاموش می کنم

سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ

غمگینم... مثل اینکه...(نمی دانم)

از بی هدفی و باری به هر جهت بودن خسته ام.

از با هزار شوق به سمت چیزی رفتن، سست شدن، بریدن و نفرت از آن خسته ام.

از زندگی مقطعی، کارهای مقطعی...

دلم یک بلندی می خواهد و یک درخت که بشود به آن تکیه کرد و کمی باد که به هم بزند هر چه سکون و سکوت را ...


  • .:.چراغ .:.