روانشناسی دمپایی!
شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ب.ظ
هم اتاقی: تا حالا پیش اومده به دمپایی های بچه ها توجه کنی؟
من: نه والا!
هم اتاقی: زین پس توجه کن. اون وقت می فهمی هر کی شبیهِ دمپاییشه. یا بعبارت دقیق تر دمپایی هرکی شبیهِ خودشه.
من(با وجد و شگفتی): چطوری یعنی؟
هم اتاقی: مثلا دمپایی تو مثه خودت آرومه، دمپایی من مثل خودم حالت پر جنب وجوشی داره.
در اتاق را باز می کنم و نگاهی به دمپایی هایمان می اندازم. دمپایی های من دور از هم، یکی رو به غرب و دیگری رو به شرق، وا رفته و مثل آدم های تو سری خورده تخت زمین اند( که البته این موضوع بیشتر به نگاه تراژیکِ من به هستی برمی گردد. نگاهی که به دمپایی های بدبخت هم سرایت و له لَوردشان کرده). دمپایی او کنار یک لنگه دمپایی دیگر، جوری موضع گرفته که انگار می خواهد با کله برود تو دلش. راست راستی آماده ی حمله است!
پقی می زنم زیر خنده. این اولین بار است که چنین حرفهای جالبی از هم اتاقی می شنوم.
با نوعی تحسین آمیخته به احترام-که مخصوص استعدادهای تازه کشف شده است- نگاهش می کنم و می گویم: چه کشف جالبی!بعید نیست، در این دوره ی روان محور، مادرِ #روانشناسی_دمپایی" بشوی! بخدا! ".
راستی که محدودیت، آدم ها را بزرگ می کند و خوابگاه ما پر از آدم های کشف نشده ای ست که دارند حیف می شوند.
- ۹۴/۰۳/۰۲