طاعون فکری
بعضی ها نمی خواهند باور کنند که "اندیشه" و
"فکر" هم بیمار می شوند. یعنی همانقدر که استعداد ِ رشد و پرورش دارند زمینه
برای مریض شدنشان هم مهیاست. آن هم با وجود این همه ویروس و باکتری و میکروب هایی که در
محیط وول می خورند و به سرعت برق منتشر می شوند.فکر من ممکن است دچار مسمویتی ساده شود و نهایتا با چند تا قرص و سرم و شستشو بهتر شود.
اما این امکان هم وجود دارد که مبتلا به بیماری های مهلکی مثل سرطان شود! یا بدتر از اینها بیماری های مسری مثل: طاعون.
واقعا باید به بعضی ها گفت مرض ِ فکری داری... اندیشه ات مریض است. لطفا گور ِ فکرت را از جامعه گم کن! بیماری ات مسری است آقا یا خانم محترم! چطور وجدانت اجازه می دهد فکرِ طاعونی ات را به جان فکرهای دیگر بیندازی و سلامت و آزادی شان را تهدید
کنی؟
واقعیت این است که ماها
همیشه بیش از آنکه به فکر و ذهن آدم ها بیندیشیم به جسم شان پرداخته ایم. رفیق ِ
من وقتی سرما می خورد یک ماسک گنده می زند روی صورتش و یک پیاز گنده تر می گذارد توی اتاق؛
ولی در برابر انتشار اندیشه اش هیچ تردید و احتیاطی را جائز نمی شمارد. اندیشه ای که از مصونیت اش
مطمئن نیست... اندیشه هایی که از مصونیتشان مطمئن نیستیم ولی با یقین کامل طوری آنها را در جامعه منتشر می کنیم و به گونه ای سایر اندیشه ها را زیر سوال می بریم که انگار حق مطلقیم!
- ۹۲/۱۲/۱۴