اینجا چراغی روشن است

زندگی با چشمان بسته

پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ب.ظ

همیشه یکی از ای­ کاش های زندگی­ ام این بود که: خداجان نمی ­شد سیستم­ مان را طوری طراحی می­ کردی که احتیاجی به خواب نداشته باشیم؟

10،11 سالم که بود یک روحانی با خانواده ­اش به محله­ مان آمدند. خیلی زود دختر و پسرشان دوست صمیمی من و برادرم شدند. برعکسِ ما سحرخیز و کم ­خواب بودند. تابستان­ ها از صبح علی الطلوع می­ آمدند می­ نشستند بالای سر من و برادرم و در انتظار بیداری مان به در و دیوار خانه زل می­زدند! نمی دانم چرا انقدر آدم­های مظلومی بودند و هیچ وقت لب به شکایت باز نکردند. تا دوسال اولین تصویرِ صبح مان چهره­ ی آن دو نفر بود.
پاییز، مصیبتِ بیدار کردن ما به مادرجان واگذار می شد. جمله ی «پاشید مدرسه­ تون دیر شد» جمله­ ی عذاب آورِ دوران بچگی ­ام بود، که بعدها به زنگِ ساعت کوکی و بعدترها به آلارم موبایل تبدیل شد
.

 بعد از سال ها تلاش، تمرین و تلقینِ شبانه روزی و البته گذر زمان سرانجام موفق شدم از عمق و وسعت خوابم کم کنم(برادرجان کماکان بر روال سابق استوار ماند). حالا روزهایی که زیاد می خوابم دچار افسردگی مزمن می­شوم. حتی اگر در زمان بیداری کار خاصی انجام ندهم، باز ترجیحم این است که چشم هایم باز باشد. بدم می آید وقتی همه بیدارند من خواب باشم. در عوض دوست دارم وقتی همه خوابند من بیدار باشم!

حالا همین حس را نسبت به فضای مجازی پیدا کرده ام. یعنی حاضرم بیکار دور خودم بچرخم، اما توی فضای مجازی گیر نیفتم.

فضای مجازی خیلی شبیه فضای خواب­های من است! جذاب، پر ماجرا و واقعی. اختیار و اراده ام را تقلیل می­دهد و گاهی کاملا در دست می گیرد. پیش خودم فکر می کنم که خب، هر لحظه بخواهم می توانم از سر جایم بلند شوم و به کارهای دیگرم برسم. اما این فقط یک گمان است و واقعیت چیز دیگری ست. 

و بعد، سرِ نماز آنجا که باید فکرم را جمع و جور کنم، تکبیر بگویم و از بزرگی خدا و کوچکی مخلوقاتش یاد کنم؛ خیالِ افسار گسیخته ام اصلا مجال نمی دهد. خدا نقطه ی کوچک و مبهمی می شود و در اعماق ذهنم، در ظلمتِ عکس ها و کلمات و صداها مثل ستاره ای کوچک سوسو می زند... . 

کم کم تبدیل می شوم به آدمی که روزش را با تلگرام آغاز می کند، شبش را با اینستاگرام به پایان می رساند و بالاخره یک روز توی اینترنت تمام می شود!
 یک چیز را هم خوب فهمیده ام. و آن اینکه خوابِ مجازی از بین نمی رود بلکه از شکلی به شکلِ دیگر تبدیل می شود. پس برای بیدار شدن از این خواب چیزی فراتر از حذف اکانتِ اینستاگرام، تلگرام و فیس بوک و حتی وبلاگ لازم است.


* و در ادامه ی «هدف وسیله را توجیه نمی کند» جدیدا شنیده م که : 

«وسیله ی بد هدفِ نیک را فاسد می کند».

بعدا نوشت: +


  • .:.چراغ .:.

نظرات  (۳)

چه رفت بر ما! ازونطرف انقد همه چیز سرعت داره که دیگه دست و دل آدم به کارای یواش نمیره!
واقعا مداوم مراجعه کردن به گوشی حتی اگر بالفرض همه اش هم حدیث یخوانی و... اراده را ضعیف می کند


سربزنید
پاسخ:
آری!
بسیار بسیار عالی بود
احسنت 
واقعا کیف کردم
دقیق دقیق بود 
استاد پناهیان هم یه صحبتی شبیه این فرمایشتان دارند
پاسخ:
ممنون که خواندید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی