اینجا چراغی روشن است

باید بروم یک درخت بکارم!

پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ب.ظ


بعضی وقت ها آرزو می کنم که ای کاش می شد به گذشته برگردم، آرزوی پدر و مادرم را برآورده کنم و پزشکی بخوانم! یا لااقل پرستاری، فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتار درمانی یا هر رشته دیگری که بشود نتیجه کار را بعد از چند روز یا چند ماه دید.

نه اینکه مددکاری اجتماعی بخوانم و در مواجهه با این همه آسیب و مسئله ی اجتماعی کم بیاورم و خودم تبدیل به یک مددجوی درمانده بشوم! یا بدتر از آن مطالعات زنان بخوانم و چیزهایی بدانم و بخوانم و ببینم و بشنوم که مخم سوت بکشد! و بعد از این همه، هر از گاهی برای روزنامه ها یادداشت بنویسم و با آدم ها بحث کنم. یادداشت هایی که معلوم نیست چه کسی بخواند و چه چیزی برداشت کند! و آدم هایی که تا یک برچسب سیاسی بهت نزنند اصلا به حرف هایت گوش نمی دهند!

خیلی دلم می خواهد قبل از مرگم یک کاری بکنم... یک کاری که لازم نباشد هزار سال برای به ثمر نشستنش صبر کرد! یک کاری که از ته قلب به آن مطمئن باشم.
مثلا بروم یک درخت بکارم.
یک کارت اهدای عضو بگیرم(+)
اهدای خون هم گزینه خوبی ست.




  • .:.چراغ .:.

نظرات  (۱)

منم خیلی وقته دلم همچین چیزی میخواد...
منتظرم عید بشه...
راستی به یادداشت محدود نشید
قلم بزنید
وارد میشید:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی